سربازی از زمان رضاشاه در ایران اجباری شد و همچنان هم با تغییراتی نه چندان بنیادین به همان شکل قدیم در حال اجرا است. برخی واژهها، فرهنگها و رفتارها و عادتها نسل به نسل میان سربازان منتقل شده است که گاهی جالب و خندهدار هستند.
علاوه بر این به دلیل محدودیتهایی که در این محیطها وجود دارد و تنوع فرهنگی و جغرافیایی سربازان، اتفاقات جالب و ناجالب مختلفی هم در فضای پادگان شکل میگیرد.
در این نوشته قصد دارم به برخی واژگان متداول در سربازی بپردازم.
آشخور
به سرباز تازه وارد گفته میشه. علاوه بر سربازهای تازه وارد، امکان داره به عنوان واژهای برای کوچککردن طرف مقابل هم کاربرد داشته باشه.
شنیدم که علت استفاده از واژه آشخور این بوده که در زمانهای قدیم، سربازهای تازهوارد ناچار بودند که روزهای پنجشنبه ظهر در پادگان بمانند ولی سربازهای قدیمی میتوانستند از مرخصی استفاده کنند یا برگه خروج بگیرند.
در همین روز پنجشنبه هم غذای سازمانی آش بوده و بنابراین سربازان تازهوارد به ناچار خورندگان آش هم هستند.
یقلبی
یقلبی ظرفی است فلزی با شکلهای کم و بیش متفاوت که برای غذای سربازان استفاده میشود. یقلبی ممکن است شبیه یک سینی باشد که چند قسمت آن تورفتگی دارد و برای ریختن غذا و دسرهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. البته وجود چند فضای خالی به معنی وجود چند دسر همراه غذا نیست و اغلب تنها یک بخش آن برای غذای اصلی مورد استفاده قرار میگیرد.
سربازان هر یک ظرف خود را به دست میگیرند و به سمت محل سرو غذا صف میبندند تا سربازان مسئول آشپزخانه سهمیه غذایی آنها را در یقلبی بریزند.
یقلبی علاوه بر معنی اصلی، ابزاری برای صدا کردن سربازان تازه وارد نیز به شمار میرود که درونمایه طنز نیز دارد. برای مثال: یقلبی بیا اینجا 🙂
کف برگ
به سربازی گفته میشود که در به در دنبال برگ خروج از پادگان است. در برخی پادگانها علاوه بر مرخصیهای سازمانی، در زمانهایی که سرباز شیفت نگهبانی ندارد یا نیازی به او نیست، برگههای خروج روزانه تا روز بعد از طرف پادگان صادر میشود تا بتوانند به منزل بروند و روز بعد مجددا به پادگان برگردند.
سربازانی که به دنبال دریافت این برگههای خروج هستند، کف برگ گفته میشوند.
بربری
معنی بربری با معنی متداول آن فرق میکند. فکر نمیکنم در پادگانها اصولا نان بربری یافت بشود و اغلب نانها لواش و تافتون هستند.
سربازان تحصیل کرده هنگامی که به یگان خدمتی اعزام میشوند تا زمان دریافت درجه، مدتی باید منتظر بمانند تا کارهای اداری و دستور فرماندهی برای اعطای درجه برسد. در این زمان، حداقل در نیروی هوایی ارتش، یک درجه موقتی به شکل حرف U روی شانه سرباز قرار میگیرد.
این درجه موقتی در بین سربازان بربری نامیده میشود.
همچنین بربری واژهای است که گاهی در صدازدن این سربازان کاربرد دارد و درونمایه طنز هم دارد.
نکش
حتی اگر سربازی سختی را پشت سر نگذاشته باشید، رفت و آمد اجباری چندین ماهه به پادگان با محیط نسبتا خشک، باعث میشود تا شما اصطلاحا «نکش» شوید. به ویژه در ماههای آخر سربازی حسی شبیه افسردگی و خستگی مفرط در برخی سربازان دیده میشود که به آنها نکش میگویند.
ساچمه پلو
عدس پلویی که عدسهای آن به خوبی نپخته باشند و سفت باشند، ساچمه پلو گفته میشود. این اصطلاح گاهی به طور کلی برای عدسپلو که یکی از غذاهای معمول در پادگان است کاربرد دارد.
سهمیه طناب
گاهی برای طنز و گاهی برای نشان دادن جدی بودن دوران سربازی به تازهواردها گفته میشود که آیا سهمیه طنابتان را گرفتهاید ؟ کنایه از اینکه این دوران سخت و مشکل است و یا باید تحمل بالایی داشته باشید یا از سهمیه طناب برای پایان دادن به این دوران استفاده کنید !
مَت بالا(Mat Bala)
مت به معنی خدمت است. مت بالا معنی سربازی که در پایان دوران سربازی است استفاده میشود.
اَمربَر(Amr Bar)
به سربازی گفته میشود که وظیفهاش انجام دادن کارهای روزمره و خدماتی فرماندهان است. امربر چیزی شبیه به پادو در بازار است و بسته به نیاز به کارهای مختلفی مشغول میشود.
نَهَست(Nahast)
نهست به معنی (نههست یا نیست) معادل غیبت است. یعنی اگر سربازی در زمانی که باید حضور داشته باشد، غیبت کند، نهست میخورد. معمولا هر روز نهست با دو روز جریمه همراه است و با احتساب یک روز اصلی، جمعا سه روز اضافه خدمت به دنبال دارد. اگر مدت نهست طولانی شود، فرار از خدمت محسوب میشود و شرایط آن متفاوت خواهد بود.
خبازخانه
خبازخانه همان نانوایی است که در بسیاری از پادگانها هنوز به شکل سنتی با این نام شناخته میشود.
بشمار سه
سربازان باید بسیار چابک و آماده باشند. اصطلاح بشمار سه خیلی اوقات برای تاکید روی انجام سریع کارها استفاده میشود. مثلا فرمانده میگوید بشمار سه این نامه را ببر و برگرد. در دورهی آموزشی هم ممکن است افسران آموزش از سربازان بخواهند کاری را در مدت شمارش ۱ تا ۳ به سرعت انجام بدهند. مثلا مرتب کردن تخت یا پوشیدن چکمه.
خاموشی زدن
زمان فعالیت و رفت و آمد در پادگان محدود است و پس از خاموشی زدن، چراغها خاموش میشوند و همه باید در آسایشگاهها مستقر شوند. رفت و آمد پس از خاموش در پادگان ممنوع است و اگر محل عملیاتی باشد ممکن است توسط پاسدارها متوقف و بازجویی و حتی دستگیر شوید !
جمعی
اگر گفته شود سربازی جمعی فلان یگان است به معنی این است که عضو آن یگان است.
بیست و چهاری و چهل و هشتی
مرخصیهایی که مدت زمان آن ۲۴ و ۴۸ ساعت است و معمولا در پایان هفته و بدون احتساب در مرخصیهای رسمی سرباز است.
جالب بود مطالب
چه جوری باید در سربازی و در کجا لباس بشوریم و کجا خشک کنیم
اگر به صورت دائمی در پادگان حضور داشته باشید ممکن است بعضی یگانها دارای رختشویخانه باشند و در بعضی جاها هم ممکن است لازم باشد شستشو را با دست انجام دهید و در محلی لباسها را پهن کنید تا خشک شود. در هر پادگان شرایط میتواند متفاوت باشد. البته در زمان خشک شدن، باید مراقب باشید تا لباسهایتان را باد با خودش نبرد !